🐾به دنبال وارد شدن دلارهای نفتی به کشور در اوایل دهه 40 و 50 شمسی، بازیگر اصلی در شهر سرمایه بود. زمانی که پولهای کلان حاصل از فروش نفت وارد شهرها شد، سرمایه به عنوان معمار اصلی شهر باعث تغییر سازمان شهری و به دنبال آن تجدید ساختار شهری شد. اگر بخواهیم چگونگی نقش سرمایه در تجدید ساختار شهری ایران بررسی کنیم باید هم به نقش دولت هم به نقش مردم اشاره کرد. البته لازم است که یادآوری شود که اولین شهرهایی که با بازساخت شهری روبه رو شدند، پایتخت و مراکز استانی بودند که در طرح مارشال به عنوان قطب های رشد تعیین شده بودند مانند تهران، اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز.
🐾وجود سرمایه به خودی خود مشکل اصلی نیست، بلکه عدم مدیریت صحیح سرمایه به آشفتگی و هرج و مرج در همه زمینه ها منجر می شود. در ایران عدم مدیریت سرمایه کلان باعث شد که شهر به شیوه ای خودرو و بدون برنامه شکل بگیرد. از مهمترین مشخصه عدم مدیریت سرمایه در شهر، بروز ناعدالتی و ایجاد شکاف طبقاتی در استفاده از این سرمایه است.به طوریکه شهرهای ایران به سوی دو قطبی شدن حرکت کردند و همچنان این روند نیز ادامه دارد. این دو قطبی شدن ابتدا در زمینه میزان درآمد به وجود آمد که در این وضعیت درصد کمی از مردم به دلیل ارتباط با نهاد قدرت و ثروت به پول و سرمایه کلانی دست پیدا کردند و در مقابل درصد بالایی از مردم از این سرمایه محروم شدند. در سطح کلان هم می توان به دو قطبی شدن مراکز شهری و روستایی اشاره کرد که دیگر شهرها نیازی به تامین سرمایه از طریق معامله با مراکز روستایی نبودند و به عنوان یک سکونتگاه مستقل عمل می کردند.
🐾دو قطبی شدن شهرها از نظر اجتماعی و درآمدی باعث تجدید ساختار شهرها شد. به طوریکه دولت با مهیا ساختن و تسریع در روند ساخت و سازهای شهری باعث تغییر و تجدد ساختار شهری شد. این تغییرات در قالب افزایش تراکم شهری، فشردگی و کاهش سرانه، شهرک سازی، ساخت مجتمع های مسکونی، تجاری و خدماتی، خیابان کشی، ساخت بزرگراه ها و اقداماتی از قبیل انجام گرفت. بازساخت شهرهای ایران ناشی از تاثیر یک سلسله مراتب از نیروهای جهانی، منطقهای و محلی میباشد. باز شدن درهای ایران به روی اقتصاد جهانی در چند دهه اخیر (1350 تا به امروز) باعث وابستگی اقتصاد شهرهای ایران با تحولات اقتصادی جهان شده است. هر چند این ارتباط به نسبت شهرهای دیگر خاورمیانه و جنوب شرق آسیا بسیار اندک بوده است. اما فروش نفت از جمله عواملی بوده است که در تصمیم گیری برنامه ریزان دولتی و سیاست گذران شهر تاثیر عمده ای داشته است. و نهاد مدیریتی شهر هم با متاثیر شدن از این نیرو به اعمال تغییر از طریق دادن امکان به مالکین و شرکت های سرمایه گذار در تجدید ساختار شهری تاثیر گذار بوده اند.




















