🎉 موضوع ايجاد سلامت و امنيت درون منطقه شهري از طريق است كه انسانهاي سالم و مولد را ميتوان به وجود آورد؛ يعني با توجه به ارزشهاي موجود در جامعه و اصلاح و ترميم آنها، شهرهاي سالم را ميتوان پايه گذاري كرد. خود شهر سالم نيز ظرفيتهاي انساني را تقويت مينمايد. موضوع ايجاد سلامت و امنيت درون منطقه شهري از قرن نوزدهم مورد بحث و مناظره بسياري از علما و انديشمندان اروپايي و آمريكاي شمالي بوده است؛ يعني نقاطي كه زودتر شاهد رشد اقتصادي، پايه گذاري شده توسط جريان صنعتي شدن بودهاند. ضرورت پاسخگويي به مسايل بهداشتي به دنبال توسعه شهرنشيني، زمينه تقويت تفكر شهرهاي سالم را هر چه بيشتر تحكيم و تسريع كردهاند. عرضه ناكافي خدمات بهداشتي، مسايل ناشي از جمع آوري مواد زايد، كنترل آلودگي، مسكن و ... از جمله مواردي به حساب ميآيند كه به دنبال رشد شهرنشيني پس از اروپا و آمريكاي شمالي در آمريكاي لاتين، آسيا و آفريقا ظاهر شدهاند. و همگي ضرورت تفكر و پيدا كردن راهكارهاي مناسب در خصوص شهرهاي سالم را فراهم آوردهاند.
🎉طي نيم قرن اخير تلاشهاي فراواني مبني بر ايجاد سلامت جسمي، اجتماعي و روحي در نقاط شهري به عمل آمده است؛ يعني شرايطي كه در آنها تنها از بين بردن بيماريها منظور نباشد، بلكه سلامت به معناي عام آن و با عطف به موارد فوق تحقق يابد. به دنبال كنفرانس بينالمللي «آلماآتا» به سرپرستي سازمان بهداشت جهاني در سال 1978 ، و بر اساس اعلاميه آن كنفرانس، نسبت به پيشگيري از بيماريها در نقاط شهري، همراه با فراهم كردن منابع آب و بهداشت در حد كافي براي شهروندان تصريح شده است. همينطور، اين نقطه نظر بيان شده است كه در صورت ايجاد شهرهاي سالم، با ابزار غيردارويي و شيميايي به سلامت مطلوب ميتوان دست يافت. كنفرانس "كاشانه يك" نيز در سال 1976 در ونكور (Vancouver) كانادا نسبت به تحقق اين موضوع تأكيد فراوان داشته است.
در تبيين نظريه بهداشت عمومي، پروفسور مك كئون اين گونه عقيده دارد كه : عامل مهم بهبود بهداشت و سلامت در انگلستان و ديگر نقاط در قرون نوزدهم و بيستم صرفاً تكنولوژي و مراقبتهاي پزشكي پيشرفته نبوده است، بلكه عوامل اجتماعي، محيطي، تحولات اقتصادي، محدود كردن بعد خانواده، افزايش و بهبود مواد غذايي، محيط سالمتر فيزيكي و معيارهايي از اين نوع موجبات گسترش سلامت و بهداشت شهري را فراهم آوردهاند. بر اساس نظريههاي شهرهاي سالم، سياستهاي بهداشتي در افزايش آگاهي، تحريك و مشاركت جامعه، گسترش نقش دولتهاي محلي و شهرداريها در سطح شهرها، عمل ميكند. از اين رو، شهرهاي سالم در قالب مفاهيم و معيارهاي فوق معنا و مفهوم پيدا ميكند.




















