🎈پيش از اينكه بخش خصوصي و سازمانهاي بخش سوم (سازمانهاي غيردولتي)، مشاركت كنند، اين وظيفه دولت است كه با كليه مالكان و صاحبان نفوذ شهري به توافقهايي براساس سياستهاي معيني برسد تا راه توسعه و اداره شهر را با مشاركت فعالان كليدي در آن، تعيين كند. دولت محلي بايد اين را بپذيرد كه شهر متعلق به همه ساكنان آن اعم از بازرگانان، صنعتگران، دانشگاهيان، زاغهنشينان و پولداران است، با فعال شدن گروههاي ساكن شهر، دولتمردان محلي، چه مدير و چه قانونگذار، با چالش بزرگي براي به دست آوردن اعتماد و حمايت مجدد عمومي مواجه خواهند شد. دولتهاي محلي لازم خواهند ديد تا روشهاي خود را در ايجاد ارتباط با ديگر شركا در اداره شهر مورد تجديدنظر قرار دهند. همچنين لازم خواهند ديد كه با اقشار گوناگون اجتماعي به عنوان مشتري يا به عنوان شريك برخورد كنند و چگونه بتوانند به عنوان نگهبانان كارآزموده و مؤثر در حفاظت از منابع و اموال مردم عمل كنند.
🎈با تأكيد بر مشاركت در حل مشكلات شهري، دولتهاي محلي بايد نيروهاي فعال و اهرمهاي فشار هر يك از بخشهاي شهري را بشناسند و كوتاهترين راه براي جلب مشاركت شهروندان را براي حل مشكلات شهري پيدا كنند. نقش اصلي دولت محلي در شهر اين است كه شركاي فعال را براي مشاركت در توسعه اداره شهر تشويق كند تا هر كدام بر حسب گرايشهاي خويش، مشاركت داشته باشند. در اين رابطه تمام دستاندركاران توسعه شهري، اعم از شركتهاي تابع بخش خصوصي، جوامع و تشكيلات تهي دستان شهري و گروههاي ذينفع طبقه متوسط بايد هر كدام نقشي فراخور حال خويش داشته باشند. همچنين دولت محلي بايد سعي خود را براي جلب سرمايهها و كمكهاي خارجي و نيز وارد كردن فنآوريهاي جديد، از طريق همكاري با شركتهاي خارجي، به كار گيرد. هدف اصلي در اين رابطه تقويت زيرساختهاي شهري و بالابردن سطح درآمد اجتماعات محلي شهري و بهبود شرايط زندگي آنان از طريق تقويت حس اعتماد به نفس آنان براي اداره امور محلي خويش است. اين امر از طريق مطالعه و درك توانهاي كليه افراد و گروههاي دست اندكار توسعه شهري مقدور خواهد بود.
🎈بديهي است مشاركت و برخورد شراكتي در اداره شهرها هدف نهايي نيست، بلكه راهي براي برقراري ارتباط درست و انجام همكاريهاي لازم به شكل مؤثر است. اين فعاليتها ممكن است توسط بخش دولتي تاكنون انجام شده است، اما اگر توسط هر سه بخش دولتي، خصوصي و بخش سوم (اجتماعات محلي) با روشهاي مشاركتي انجام شود، نتايج مؤثرتري در بر خواهد داشت. در اين رابطه بهترين تجربههاي جهاني در اين مورد براي همايش هابيتات دوم در استانبول گردآوري و ارائه گرديد. در اين همايش، انواع ممكن مشاركت و انجام كارهاي مشاركتي ارائه شد كه البته اين روشها را نميتوان گفت بهترين روشهاي ممكن است. بديهي است دولتهاي محلي بايد، در عمل، انواع راهكارهاي عملي را تجربه كنند و از هر تجربهاي درسهاي لازم را براي پيدا كردن راه كارهاي عملي، بياموزند. همچنين تجربههاي ديگران كه در شهرهاي ديگر به دست آمده است مطالعه كنند و از آنها نيز درسهاي لازم را استخراج كنند و با نيازهاي خود منطبق سازند.




















