انتخاب نوع مدل مديريت شهري، بازتابندهي نگرش حاكم بر تنظيم روابط شورا و شهرداري و مهمتر از همه، بيانگر ميزان مشارکت و قدرت اجرايي است. يکي از گفتمانهاي مهم در تعيين مدل مديريتي برتر، تعيين چگونگي ادارهي شهر و قرارگيري قدرت در دست مديران شهري است. از سوي ديگر، مدل ادارهي شهر رابطهي نزديکي با حل يا ايجاد مسائل شهري دارد. از بررسي مدل مديريت شهري در کلانشهر تهران چنين برداشت ميشود كه نوع مدل مديريت شهري در ايران، مدل شورا ـ مدير شهر است.
سیستم مدیریت شهری بنابه تعریف و بهلحاظ وظایف عملی خود موظف به برنامهریزی توسعه و عمران شهری و اجرای برنامهها، طرحها و پروژههای مربوطه است. انجام این وظایف تعیینکننده نوعی هویت برنامهریزی اجرایی برای آن است. در واقع مدیریت شهری در قالب نظام برنامهریزی اقتصادی، اجتماعی و قضایی حاکم بر کشور، اقدام به تهیه برنامههای توسعه شهری برای شهر میکند و سپس آن برنامه را در چارچوب نظام اداری - اجرایی حاکم، به پروژههای عملیاتی تبدیل کرده و به مرحله اجرا میرساند.
ايده پايداري ريشه در گذشتههاي دور به تفكرات جنبشهاي زيست محيطي دارد. ردپاي مفهوم پايداري را در ادبيات جغرافيايي نيز ميتوان يافت. شايد بتوان گفت پايداري و مبحث آن برآيند تفكرات جبر جغرافيايي و امكان گرايي است. و اينكه لحاظ نمودن قوانين و محدوديتهاي محيطي همراه با تفكرات بشر و دورانديشي او ميتواند به پايداري حيات انسان و اشكال فضايي ساخته شده و طبيعي كمك كند.
💢براین اساس وظایف و جایگاه سازمانی و اجرایی مدیریت شهری را میتوان بهشرح زیر تعیین کرد:
تبیین نقش سیستم مدیریت شهری بمثابه یک برنامهریز: این نقش را میتوان در دو قالب روابط برون و درون سیستمی مطالعه کرد.
🔺 در قالب اول، روابط مدیریت و برنامهریزی شهری در ارتباط با نظام عمومی برنامهریزی و سطوح بالاتر برنامهریزی بررسی میشود. مهمترین موضوع قابل توجه در این سطوح، ضرورت تامین هماهنگی این سطوح با یکدیگر است.
🔻در قالب دوم، تهیه برنامههای جامع فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی و مالی لازم برای توسعه کارآمد شهر بهعنوان اصلیترین وظیفه سیستم مورد توجه
قرار میگیرد.




















