💢 حق شهروندی
شهروندان ما هنگامي خواهند توانست به توسعه پايدار و به تعادل پوياي شهرشان دست يابند كه مديريت شهر را مشروط بر اعمال حقوقي كنند كه برخورداري انساني از آنها فرض است؛ اين حقوق عبارت اند از ❓
♦️حق بر شهر، كه راه اظهار نظر و تصميم گيري در باب شكل و ساختار شهر و دگرگونيهاي شكلي و كاربردي جاري و آتي آن را براي شهروندان ميگشايد.
🔺حق شناخت، رمز و سري در شهر نيست كه شهروندان حق شناخت آن را نداشته باشند؛ چه در باب راهكارهاي اقتصادي - توليدي، چه در باب نظامهاي اداري - حقوقي، و چه در باب ذخاير و منابع حياتي و معيشتي، چه در باب شبكههاي خدمات رساني و ايمني و چه در باب چگونگيهاي استقرار و استمرار منابع و توانهاي زيست محيطي و بوم شناختي ...؛ مجموعه آگاهيهايي كه چه به شكلي آماري درآيند و به بيان و زباني گزارشي و علمي تدوين شوند.
🔻حق تحرك اجتماعي براي شهروندان، از طريق ايجاد تسهيلات در گزينش آزادانه مسكن و شغل فراهم ميشود؛ برخورداري از حق تحرك اجتماعي ، به معناي سيال بودن وضعيت استقرار آدميان در پهنه شهرشان، تضمين كننده حق تحرك معنوي و متعالي ساكنان شهرها ميشود و آنان را از وابستگی از كارفرمايان و از صاحبان و مالكان عرصه و اعيان ميرهاند.
🔺حق تفاوت، به معناي آزاد بودن شهروندان در تشخيص و تعيين هويت فردي خود، تضمين كننده سلامتي پرورش آدميان در طول دوران شهرنشيني و شهري زيستن آنان ميشود و از راه فراهم آوردن شرايط لازم براي بناي فضاي كالبدي موافق يا هماهنگ با سليقه ها و با خلقيات فردي، به زنده ماندن ارزشهاي انساني در محيط شهري كمك ميكند.
🔻حق مشاركت در مديريت شهري، حق مشاركت در بناي شهر و حق مشاركت در بهرهوري از تمامي ابعاد فضايي شهر را به همراه دارد و ريشه هاي ساختاري جامعه مدني را رشد ميدهد. آنگاه كه مديريت شهري به كمال براي شهروندان تشخيص و تعريف شود و شالوده كارآيياش نمايان گردد، شرايط اوليه لازم براي زندگي آزاده و متعالي شهروندان را فراهم ميآورد و فخر كاذب، اين خصلت رسواي مديران نا به حق را از ميان برداشته.
🔺 آزادي و مديريت در ادارات خود، متعارض يكديگرند و هر دو نيز تضمين كننده استمرار زندگي مقبول و مطلوب آدمي به شمار ميآيند. و اشاره ما به مؤلفه هاي تعيين كننده سرنوشت شهرها و به گسترهها از وضعيت معما گونهاش خارج كند و ابزارهاي ملموس تري را به دست دهد. هر آينه بخواهيم به نظامي براي زندگي شهرهاي كشورمان دست يابيم، بتوانيم بهينهاش بناميم، الزام داريم كه كم و كيف حقوق شهروندان را به تشخيص تعريف كنيم. به اين مهم به سخني فشرده بنگريم و به سه نكتهاي كه اساسيشان ميدانيم، به شرحي كه ميآيد، توجه داشته باشيم.
اول - حق شهروندي، در مقوله مشاركت.
دوم - مديريت شهري، در مقوله جامعه مدني.
سوم - فضا، در گستره زماني - مكاني گسترده بر نسلها




















