✍در جامعه دو گروه مهم وجود دارد: کسانی که قدرت دارند و کسانی که صاحب فکر و تخصص هستند. برای تحقق باید میان این دو اجماع نظر به وجود بیاید.هر دوی این گروهها نخبه محسوب می شوند. گروه اول نخبگان ابزاری و گروه دوم نخبگان فکری هستند که اندیشه تولید می کنند. بدیهی است جاری شدن این اصل مهم توسعه منوط به تحقق دیگر اصول ثابت توسعه مثل نظم، قانون پذیری و داشتن روحیه محتمل و دوراندیشی و مسوولیت پذیری نخبگان است.
پارلمان شهری یکی از عینی ترین نمونه ها از نسبت بین نخبگان فکری و ابزاری در قدمت عقلانیت و توسعه است. اگر یک نخبه اجرایی به اندازه ی یک نخبه فکری زمان برای فکر کردن نداشته باشد، غیرطبیعی به نظر نمی رسد. اما انتظار میرود نهادی نظارتی مثل شورای شهر که وظیفه ی قانونگذاری را هم دارد حتما از ظرفیت نخبگان فکری جامعه استفاده کند. به همین دلیل است که حضور افرادی که صاحب اندیشهاند و توان تحلیل و تشریح اندیشه ها را دارند در ترکیب شورای شهر ضروری به نظر می رسد.
فارغ از ضرورت وجود چنین اعضایی، مهم است که پارلمان شهری به فرآیند اندیشه و اجرا باور داشته باشد. در این شرایط است که این امکان فراهم می شود تا نخبگان فکری جامعه به ظرفیت علمی شورا بیفزایند.




















