در سیستم اکولوژیک بر مناسبات متقابل مردم و محیط شهری تاکید می گردد. در جغرافیای شهری،این مناسبات متقابل به صورت یک تداوم بررسی می شود. در یک دوره مناسبات انسان و محیط، محیط بر همه زوایای زندگی انسان تسلط دارد که نمونه روشن آن سکونت گاه های ﻧﺌﻮﻟﯿﺘﯿﮏ است. در این دوره انسان میان مرگ و زندگی ادامه حیات می داد و قادر به جلو گیری از حوادث طبیعی نبود ناگزیر محدودیتهای طبیعی را می پذیرفت. در همان زمان میان انسان و محیط تعادل و توازن نسبی برقرار بود اما در دوره ما انسان با برنامه ریزی و یا بدون آن به تاراج و تخریب محیط می پردازد و تعادل های اکولوژیک را بر هم می زند.
با توجه به مطالب ذکر شده رابطه انسان با محیط دو احساس را در ما به وجود می آورد. جبر تکنولوژیک باعث دگرگونی میشود یا استفاده درست منطقی آن باعث کیفیت زندگی میشود برآی مثال بهره گیری از دانش هسته ای در توسعه اقتصاد محیط جغرافیایی،یا تخریب محیط توسط سلاح هسته ای تاثیر گذار است. دیگر احساس که در ذهن ایجاد می شود، در شهر های امروزی انسان،محیط های جدید همراه با ارتباطات مناسب ایجاد میکند و سعی دارد تا آنها را از بلایای طبیعی نظیر سیلابها،زلزله ها،بارندگی شدید و برف سنگین محافظت کند.




















