✔️قبل از صنعتی شدن شهرها نگرش کلاسیک به جوامع روستایی در چارچوب پایداری و استحکام اعتقادات و ارزش ها فرهنگی آنها قرار داشت؛ بدین سان که از میان مشخصات جوامع روستایی، احترام به سنتهای و اعتقادات دینی مورد توجه قرار می گرفت. مذهب و احترام به باور های مذهبی از طرف جوامع روستایی پذیرفته می شود. بر اساس اعتقاد به مفاهیم و دستورات مذهبی، دلایل مرگ،زمان کشت محصول،کیفیت روابط میان والدین و فرزندان و دیگر ویژگی های زندگی اجتماعی مشخص می گردد این ارزش های فرهنگی به صورت پایدار ،نظام اعتقادی جوامع روستایی را تشکیل می دهد.
✔️زمانی که شهرنشینی و صنعتی شدن بر جوامع انسانی تسلط یافت، در غرب، فرهنگ جامعه شهری به سرعت به سوی دنیا پرستی و شرایط غیر معنوی متمایل گشت و در بسیاری از مواقع مشاهدات تجربی و منطقی و علم جانشین معتقدان سنتی و معنوی گردید و بیشتر مسائل و باورهای فرهنگی با دلایل مشاهده، مورد سنجش قرار گرفت نظام های فرهنگی و باورها ناپایدار گردید و این مفهوم در اذهان ملتها جای گرفت که واقعیت های امروز، فردا خطای محض است و اغلب نیز چنین است؛زیرا با پیشرفت علم و تکنولوژی،بسیاری از باور های فرهنگی، اعتبار و ارزش خود را از دست داده اند و افراد لازم است با تغییرات فرهنگی که به طور مداوم صورت می گیرد خود را سازگار سازند.




















