▫️مفهوم شهرهای دوستدار کودک، یا به تعبیری شهرهای کودکانه از دهه ۱۹۸۰ به بعد مورد توجه قرار گرفت. عمده مطالعات و تحقیقات صورتگرفته پیرامون این مفهوم، در راستای تخصیص حق شهروندی به بچهها و رسیدگی به خواستهها و نیازهای آنها صورت گرفته است. ازآنجا که تعداد جمعیت کودکان مناطق شهری جهان (بهویژه در کشورهای در حال توسعه) در حال افزایش هستند، «شهر دوستدار کودک» (CFC) امروزه مورد توجه برنامهریزان و دستاندرکاران امور شهری قرار گرفته است.
«در شهرهای توسعه یافته، اساس برنامه ریزی شهری را بر موضوعات کالبدی و زیست محیطی قرار می دهند؛ موضوعاتی مانند فضاهای سبز، اماکن تفریحی، حمل ونقل عمومی و کنترل ترافیک و مسائل ایمنی. ولی بدون درک کودکان از زوایای اجتماعی، فرهنگی، جسمانی و روانی و مدنظر قراردادن آنها در سیاستگذاریها، «شهر سالم» تجلی نمی یابد.
▪️بنیان «شهر دوستدار کودک»، خلق فرصت برای کودکان در راستای شکل دادن و تغییر محیط پیرامون آنها، اعطای حق شهروندی به بچه ها، توسعه آگاهی، بالا بردن مشارکت جمعی، کم کردن میزان خشونت علیه کودکان، توجه به موضوعات زیست محیطی و به طور کلی ارتقای بهداشت عمومی و کیفیت زندگی کودکان است. در سیاستها و اهداف راهبردی شهرها سلامت، شادی، رشد بالنده، رفاه و امنیت کودکان اولویت دارد و شیوههای مشارکت آنان در سیاستهای مدنی و ابتکارات مربوط به طراحی و برنامه ریزی ترویج میشود.
▫️پس از اینکه سازمان ملل متحد در دههی نود میلادی تدوین پروژهی شهر دوستدار کودک را آغاز کرد، کلان شهر تهران نیز در سال ۱۳۸۶ به این پروژه پیوست. می توان گفت، اتخاذ رویکرد شهر دوستدار کودک از سوی مدیران شهری، ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون شان است.
کتاب «شهر کودکانه» براندن گلسون




















