🔹 در عوامل فردی میتوان به «تخلیه هیجانات روحی» و همچنین «میل به خودنمایی» اشاره کرد. «تنبیه غیراصولی» و قرارگرفتن فرد تحت فشارهای روحی از سوی خانواده نیز در این پدیده موثر است اما در خصوص عوامل اجتماعی میتوان به اختلاف و «تضاد طبقاتی» در فضای شهری اشاره کرد.
🔹 تقسیم شهر به دو قسمت بالا – پایین و یا مرکز - حاشیه و عدم توجه به تحقق «عدالت اجتماعی» در برنامهریزیهای کلان مدیریت شهری و توزیع امکانات در سطح شهر، به تشدید وندالیسم در فضای شهری کمک میکند و مردم حاشیهنشین محروم از بسیاری از امکانات، لذت بهرهمندی از آن امکانات را از ساکنین محلات مرفه هم میگیرند.
🔹 وندالیسم علاوه بر زیانهای اقتصادی، باعث کاهش «سرمایه اجتماعی» و «کیفیت زندگی» و افزایش پرخاشگری، خشونت، احساس ترس و ناآرامی در شهر میشود. حال برای مقابله با آن چه باید کرد؟
🔹 اولا: به تمامی شهروندان بایستی به یک چشم نگریسته شود و شاهد هیچگونه درجهبندی میان شهروندان یک شهر نباشیم. محلات به صورت متناسب از امکانات شهری بهرهمند گردند و تبعیض در بین نقاط مختلف شهر مشهود نباشد.
🔹 ثانیا: جامعه ابزارهای رسیدن به اهدافی که خود تعیین کرده است را در اختیار شهروندان قرار دهد تا خلا ابزار و یا تضاد میان اهداف و ابزار سبب بروز ناهنجاری و خشونت در سطح جامعه نشود. بیکاری، طرد و عدم مقبولیت اجتماعی از عوامل مؤثر در ظهور و یا تشدید وندالیسم است.
🔹ثالثا: با افزایش مشارکت اجتماعی میتوان تا حد زیادی از بروز این پدیده جلوگیری کرد. افراد جامعه باید خود و اموال خود را از شهر و اموال عمومی مجزا تصور نکنند. از سوی دیگر آموزش خانوادهها از طریق رسانهها، کتابها، مطبوعات و ... باید مورد توجه قرار گیرد. چه بسیار هزینههایی که صرف تعمیر و بازسازی تخریبات وندالیستی میشود و چه بهتر که بخشی از این هزینه را صرف آموزش شهروندان بکنیم تا با نهادینه کردن ارزشهای اخلاقی و فرهنگی علاج واقعه را قبل از وقوع کرده باشیم. در کنار ابزارهای ارزشی و فرهنگی، وضع قوانین بازدارنده موثر نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد.
🔰 سید مصطفی جمشیدی




















