*در دنيای امروز كه انسانها از هم دورتر و دورتر ميشوند، يكي از كاربردهای عناصر مبلمان شهري، رفتارسازي و تسهيل ارتباط مردم است.
امروزه چگونگي طراحي مبلمان شهري ميتواند باعث تشديد ارتباط مردم شود و بين آنها روابط اجتماعي بيافريند.
به همين دليل است كه در طراحي مبلمان جديد، طراحيهاي قوسدار، نيمدايره، مارپيچ و روبروی هم توصيه ميشود، چون ارتباط اجتماعي را توسعه ميدهند.
*تركيب طبيعت با فضاهاي شهري، نكته ديگري است كه طراحان بايد به آن توجه كنند.
توسعه فضاهای سبز از طريق طراحي باغچهها و گلدانهای شهری، در راستای چنين تفكری است.
همچنين نزديكتر كردن جانوران (مثل پرندهها) به فضاهاي شهري نيز از رويكردهاي نوين و معاصر است.
*راهكار ديگري كه بر مبناي اين رويكرد مورد استفاده قرار ميگيرد، توجه به آب و حركت آب در فضاهاي شهري است. ثابت شده است كه صداي آب به انسان آرامش ميبخشد.
در فضاي شهري امروزي، طرحهايي ارائه ميشوند كه در آنها صداي آب و در واقع موسيقي طبيعت در مبلمان شهری مترنم ميشود.
*عامل مهم ديگر در طراحي عناصر مبلمان شهري بحث فرهنگ است.
امروزه متأسفانه شهرهاي ما رفته رفته شبيه به هم ميشوند.
معماري فضاي شهر و خيابان امروزی، در حال گذر از تغييرات عمدهاي است و اين مسأله بلای جان انسان معاصر شده است.
طراحي اجزاي مبلمان شهري براي هر منطقه كاملاً بايد با توجه به فرهنگ آن منطقه صورت پذيرد و هویت آن مکان را تداعی کند.
اين، مسألهاي است كه باعث هويتبخشي به شهر و اجزاي آن ميشود.
به طور مثال ما در معماري ايران زمين، داراي شيوههايي چون شيوه پارلي، پارتي، خراساني، رازي، آذربايجاني و اصفهاني بودهايم.
*ايمني، نكته ديگري است كه در طراحي مبلمان شهری بايد مد نظر قرار گيرد.
يك عنصر مبلمان شهري در هنگام استفاده نبايد كمترين آسيبی براي كاربر خود ايجاد نمايد.
عدم استفاده از لبههاي تيز و پرهيز از كاربرد مواد و رنگهای شيميايی آسيبرسان، از جمله راهكارهای كلی در این زمینه به شمار می آیند.




















