``در شهرسازی کنونی ، حركت پیاده روی و نیازها و حقوق طبیعی انسانی پیاده ، كمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان شهری بوده و راههای پیاده نه به عنوان بخشی مستقل از فضاهای شهری، بلكه به عنوان زیر مجموعه ای از حركت سواره به حساب می آید. به واقع در شهرسازی رایج ، برنامه ریزی برای ماشین ، همواره مقدم بر برنامه ریزی برای انسان بوده است.
``در ایران نیز با سلطه تدریجی حركت سواره بر فضاها و معابر شهری ، برنامه ریزی و طراحی شهری روز به روز از مقیاس و نیاز انسان پیاده دور شده و در نتیجه از ارزش ها و جاذبه های اجتماعی و فرهنگی فضاهای شهری كاسته شده است.
``در این میان ، مفهوم عناصر شهری ، سازگار و مطلوب ، مثل محله ، خیابان ، میدان ، گذر، كوی و ... تغییر كمی و کیفی پیدا كرده و محتوای غنی انسانی خود را از دست داده است .
``شهرسازی جدید بسیاری از عناصر كالبدی شهر پایدار را معرفی كرده است
مهمترین اجزای چنین شهری عبارتند از : تأكید بر انسان محوری در طراحی مبلمان شهری ، مشاهده كاربری ها بر عملكرد اجتماعی به عنوان عامل یکپارچگی ساختمان ها و فضاهای عمومی
``اهداف قابلیت پیاده روی در شهر، با اهداف پایداری زیست محیطی منطبق هستند ایجاد فضاهای فعال و زنده شهری نیز جزئی از یك مكان قابل زیست است . قابلیت پیاده روی در طراحی شهری، تركیب مطبوعی از فعالیت ها و فضاهای پیاده رو عمومی را به وجود می آورد .
`` حس مكان نیز بعد مهمی از پایداری است.در بسیاری از توسعه های جدید شهری مردم كمترین احساس تعلقی به مكان ندارند. زیرا فضاهای بوجود آمده از توسعه ، هیچ گونه جذابیت و ارزشی ندارند و با شناخت و توجه به زمینه زیست منطقه ای ، حس مكان را ایجاد و تقویت نکرده اند.
*یاداشتی از رحیم فروتنی بخش اول




















